.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
روایتی خواندنی از وداع آخر با سید دفاع مقدس مازندران ؛
« سید حبیب » بزرگمردی که به زندگی گمنامانه اش عشق می ورزید !
شمال نیوز : پیشکسوتان جهاد و شهادت، یکی یکی از راه می رسیدند، سالن و محوطه، خاطره باران شده بودند! از گذشته های دور و در ایام دفاع مقدس گرفته و تا همین صبح روز جمعه ....

 

   

 

شمال نیوز : من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا / احزاب۲۳

 

خبر، تلخ بود! به تلخی وداع، وداع با عزیزی که شهره آفاق دفاع مقدس بود، اما مظلوم و‌مخلص و بی ریا.

 

ابن خبر برای ما تلخ تر از زقوم، اما برای یار عروج‌ کرده، به گوارایی سلسبیل و شهدهای بهشتی بود.

 

سید حبیب آسمانی شد و به همرزمان شهیدش پیوست.

 

دیشب همه در اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) ساری و بعد هم بیمارستان فاطمه زهرا(س) ساری، ناباورانه به خود می پیچیدند و نمی خواستند زودباور باشند.

 

پیشکسوتان جهاد و شهادت، یکی یکی از راه می رسیدند، سالن و محوطه، خاطره باران شده بودند! از گذشته های دور و در ایام دفاع مقدس گرفته و تا همین صبح روز جمعه.

 

با آنکه هنوز کورسویی از امید برای احیاء وجود داشت، اما علائم مشهود مونیتور و  چشمان خیس همرزمان، گویای همه چیز بود.

 

همه تلاش می کردند و با وساطت آنها پزشکان حاذق شهر نیز یکی پس از دیگری عازم اتاق احیاء می شدند، غوغایی بود! اما کسی سورپرایز نمی کرد و اصطلاحا” بمب خبری نمی ترکید که یکی بگوبد سیدحبیب برگشته و…. .

 

خانم دکتر عالیه زمانی محور پیگیری های درمانی بود، حاج عباس رمدانی هم محور هماهنگی ها و حتی یکبار که کادر درمانی ناامیدانه دست از کار کشیده و کار احیاء را تمام شده و تعطیل اعلام کردند، با سر و صدای حاج عباس دوباره دست به کار شدند.

 

سردار عزیز کمیل نیز خیل مراجعان از جمله خانواده هاج و واج مانده و متحیر سیدحبیب عزیز را دلداری و امیدواری می داد.

 

داریوش نادری، مهندس گلی، دکتر عادل طهماسبی، دکتر علی رجبی، سردار معیل، حجت الاسلام سیدولی هاشمی، جانباز آزاده حاج عباس ذوالفقاری، حاج حمید حسین زادگان و حاجی سبک پا از حسینیه شهدا، دکتر عباسی پزشک قانونی، حاج فرج الله ملکی مدیر کل سابق ثبت احوال، غفاریان اتحادیه تأسیسات، همسر، پسر و دختران و برادران و اقوام دور و نزدیک سید حبیب و بسیاری دیگر از دوستان و ارادتمندان، مثل اسپند در آتش هجرانش می سوختند.

 

دکتر هادی ابراهیمی هم که علیرغم پیماری خودش، لحظه به لحظه پیگیر بود، بی تاب تر از همیشه جلوه می کرد و حاج عباس رضایی هم از تهران راه افتاده و مستمرا” پیگیر بود.

 

خلاصه اینکه چه اندک نفراتی که اسم بردم و چه خیل کثیر عزیزانی که اسمشان برده نشد، هیچکس آرام و قرار نداشتند، و در این میان جمله ای که از سوی حقیر و دوستانی که صبح روز پنجشنبه به عیادتش رفته بودیم و ایشان با صراحت می گفت که: من خواب دیدم که جمعه می میرم! و ما باور نمی کردیم و با ادبیات تلخ به ایشان می گفتیم که حتی شوخی اش هم قشنگ نیست، نقل محفل شده بود و همه شهادت می دادند که ایشان در نهایت اخلاص، حتی از زمان مرگش هم باخبر شده بود.

 

از احیاء در بیمارستان امام(ره) که ناامید شدیم، با تشخیص پزشکان و پادرمیانی دوستان، سیدحبیب عزیز که دیگر رمقی و نفسی به جان نداشت، به بیمارستان تخصصی قلب فاطمه زهرا(س) ساری منتقل شد، اما زمان زیادی نگذشت که گرد ناامیدی بر سر و روی همه ما پاشیده شد و جمعیت کثیر محوطه مثل ابر بهار گریستند و پذیرفتند که که سیدحبیب حسینی نودهی عزیز هم آسمانی شد و در ملکوت اعلی به همرزمان شهیدش پیوست.

 

سیدحبیب عزیز یکی از رکوردداران میزان حضور در جبهه بود و چیزی حدود ۹۰ ماه یعنی کل ۸ سال دفاع مقدس را در جبهه ها زندگی کرد و با فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت، از نوجوانی تا این روزها که با وداعی تلخ، پرواز را هم تجربه‌کرد، زیست و لحظه ای از یاد دفاع مقدس غافل نشد و با اینکه با میزبانی از حدود ۶۰ ترکش ماحصل حضور در اکثر عملیاتها و جانباز بالای ۵۰ درصد بود، هرگز تمایلی به استفاده مادی از سوابق معنوی رزمندگی اش نبود و در آخرین مورد یعنی همین چند روز پیش، به گواهی حاج عباس رمدانی، حاضر نشد که با دریافت یک خودروی ۵ میلیاردی، با امتیاز جانبازی اش خودرویی به کشور وارد شود و با صراحت ابن پیشنهاد را رد کرده و گفت اینها، آخرت مرا آباد نخواهد کرد.

 

سیدحبیب که از اصحاب حسینیه شهدای ساری بود، هر سال طی دو ماه محرم و صفر با حضور شبانه در حسینیه، خاطرات خوبی را با ما رقم می زد و مزه شیرین صفای همجواری با ایشان هرگز از کام ما بیرون نخواهد رفت.

 

آقا سیدحبیب، محبوب بی بدیل همه رزمندگان و سرداران اعم از لشکر کربلا و سایر لشکرها در طول سالهای دفاع مقدس و سالهای پس از آن تا امروز نبود و خیلی بدون حاشیه مورد تماس بسیاری از بزرگان کشور اعم از مقامات لشکری و کشوری بود و خیلی کم پیش می آمد که حتی این گستره ارتباطات و صمیمیت حاکم بر روابط را جایی بیان کرده و با از آن عزیزان چیزی را برای خود درخواست کند و خانه آپارتمانی محقر کمتر از صدمتری اش در مجتمع مسکونی سپاه خود گویای صفر تا صد زندگی مادی سید حبیب عزیز بود.

 

در آخرین روز حیاتش که به اتفاق دوستان( دکتر هادی ابراهیمی، حاج عباس رضایی، حاج عباس رمدانی، حاج عادل طهماسبی، حاج حمید حسین زادگان، فضل الله پور، غفاریان و حقیر در منزلش به عیادتش رفته بودیم و آن خبر تلخ عروج روز جمعه را از ایشان شنیدیم، حتی از ایشان در باره علت عدم ازدواج تنها پسرش پرسیدیم که به تنگدستی خودش و فراهم نبودن امکان ساماندهی اولیه اشاره‌کرد.

 

سیدحبیب، بزرگمردی که به زندگی گمنامانه اش عشق می ورزید و روز ملاقات مورد اشاره ما که با تصمیم دکتر ابراهیمی، واحد خبر با دورببن به منزلش آمد، ابتدا به ساکن بر عدم ‌مصاحبه اصرار داشت و با اصرار ما پذیرفت که حتی در سوگ شهدا دم هم گرفت و پیوسته می گفت پس از مرگ من پخش شود.

 

هیچکدام از ما باور نمی کردیم که مرگش همین نزدیک ها باشد.

 

باورمان به این جمله وحیانی بیشتر شد که فرمود: مرگ از رگ گردن هم به شما نزدیک تر است.

 

سیدحبیب در همین اشعار هم تأکید می کرد که:

 

شهیدان را شهیدان می شناسند.

 

واقعا” ما او را آنطور که شایسته اش بود، نشناخته بودیم، اما خود او، همرزمان شهیدش را به خوبی می شناخت و به راحتی هم به آنها پیوست.

 

روحش شاد، راهش پر رهرو و پایدار و نام و یادش گرامی باد

 

دکتر صادقعلی رنجبر مدرس دانشگاه

 


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

محمود خناری نژاد 13 آبان 1402
درود بر هچنین مردانی که خدمت صادقانه داشتن.روحش شاد
نا شناس 13 آبان 1402
روحش شاد یادش گرامی راهش پر رهرو باد
حسین قاسمی 13 آبان 1402
خداوند ایشان را با سید و سالار شهدا محشور گرداند. انسانی بزرگوار و متواضع بود. بسیار صادق و شریف بود. خداوند روحش را قرین رحمت خودش قرار دهد.
موسوی بابل 13 آبان 1402
روحش شاد یادش گرامی...چجوریباید جواب این انسانهای وارسته را درروزقیامتداد ...وای برما....
ابوالقاسم عزیزی خورشیدی 13 آبان 1402
انالله واناالیه راجعون.
سید جان رفتی وماروتنهاگذاشتی،بدان که بارفتنت داغت
آتشی برجانهای همرزمانت زدی زندگی بدون دوستانی مانند
توپشیزی نمی ارزد.روحت شاد
چمران 14 آبان 1402
بزرگ مرد

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.102 seconds.